بسیاری از فیلم باز ها موقع تماشای فیلم به تمام جزییات فیلم از جمله لوکیشن و طراحی صحنه دقت می کنند. و دوست دارند فیلم بردار دوربین را در تمام لوکیشن بچرخاند تا حس باور پذیر تری نسبت به فیلم پیدا کنند. اما اگر طراح صحنه حرفه ای باشد می تواند لوکیشن محدود را تبدیل به نقطه قوتی برای میخکوب کردن بینندگان فیلم تبدیل کنند. فیلم چیزهایی هست که نمی دانی از همین طراح صحنه ها دارد. با ما در وبسایت ایده چین همراه باشید.
این مطلب را نیز از دست ندهید: فیلم فروشنده برنده جایزه اسکار از اصغر فرهادی
درباره فیلم «چیزهایی هست که نمی دانی»
این فیلم در سال 1389 و به کارگردانی فردین صاحبالزمانی و تهیهکنندگی منیژه حکمت ساخته شده و در جشنواره بینالمللی فیلم کارلووی واری توسط هیئت داوران از آن تقدیر ویژه به عمل آمد.
خلاصه فیلم «چیزهایی هست که نمی دانی»
داستان فیلم مقطع کوتاهی از زندگی یک راننده آژانس به اسم علی (علی مصفا) را به تصویر میکشد که با بیوک قدیمی خود مسافرکشی میکند، مردی کمحرف و درونگرا که در طول فیلم دیالوگ بسیار کمی میگوید و احساسات درونیاش را با نگاه و رفتار خود بیان می کند. در این میان مسافران مختلفی با قصههای متفاوت در چندین اپیزود به داستان اضافه می گردند. شرایطی متناقض که کارگردان با هوشمندی سعی کرده خلوتگزینی و بیمیلی علی به اجتماع را اینگونه به چشم مخاطب بیاورد. در حقیقت با این که او فردی بیسر و صدا و منزوی است. اما شغلی را انتخاب کرده است که ناچار است به واسطه آن هرروز با افراد زیادی در ارتباط باشد. و سازنده فیلم با گزینش مسافرانی خوشصحبت قصد داشته تا او را از این پیله تنهایی نجات دهد. و بالاخره موفق میشود. در نهایت یکی از این مسافران (لیلا حاتمی) علی را از دنیای بیروح و ساکتش بیرون کشیده و به زندگی برمیگرداند.
هرچند این عشق دوام زیادی ندارد اما حس و حال متفاوتی که کارگردان تازهنفس فیلم در این داستان جاری کرده به خوبی توسط مخاطبان لمس میشود.
این مطلب را نیز از دست ندهید: طراحی صحنه سریال زخم کاری به کارگردانی محمد حسین مهدویان
عوامل فیلم «چیزهایی هست که نمی دانی»
نویسنده و کارگردان
فردین صاحبالزمانی
تهیهکننده
منیژه حکمت
طراح صحنه
کامیاب امینعشایری
بازیگران
علی مصفا
لیلا حاتمی
مهتاب کرامتی
پیام یزدانی
فرناز رهنما
مونا مستوفی
محمد ربانیپور
وحید حسنزاده
نسیم امیرخسرو
خانه علی (علی مصفا)
تصویر زیر را ببینید. این تنها تصویری است که در تمام طول فیلم از کل خانه علی میبینیم. به جزئیات صحنه دقت کنید. شاید بتوانیم ادعا کنیم که مجموعه این جزئیات میتوانند شخصیت و روحیات صاحب خود را برای ما تعریف نمایند. یک میز کوچک دونفره، دیوارهای نمزده، یک بالکن که با حصیر پوشانده شده تا جلوی نور و نشاط خارج از خانه را بگیرد و پنجرهای که رو به دیوار باز میشود. این صحنه دلسردکننده و خالی به شخصیت صاحبخانه شبیه است. علی مردی سردمزاج و افسرده است. شخصی احساساتی که عادت ندارد درونیات خود را به زبان بیاورد. با این که شاید فکر کنید این خانه شبیه خانه مردگان است اما گلدانهای زیادی را میبینیم که توسط علی با دقت و وسواس زیادی نگهداری میشود. او سعی میکند به دور از هر هیاهوی خارجی روحش را لطیف و زنده نگه دارد. همانطور که میبینید تنها تزئینات صحنه یک تلفن است که گاه و بیگاه زنگ میخورد و کتابهای زیادی که در اتاق خلوت یک مرد تحصیلکرده، معناگرا و روشنفکر جا خوش کردهاند.
راهروی خانه علی در یکی دو سکانس به چشم میخورد. راهرو بیشتر به دالانی متروکه و تاریک شباهت دارد و کهنه بودن از دربهای قدیمی و دیوارهای پوسیده آن پیداست. مسلما این راهرو به اتاقی بینشاط و دلمرده ختم خواهد شد و این همان چیزی است که طراح صحنه میخواهد به بیننده بفهماند.
خانه اسماعیل
در یکی از سکانسها دو تن از مسافران علی که سر و وضع مناسبی نداشته و در دام اعتیاد گرفتار شده بودند. برای تامین مواد مخدر خود وارد خانهای قدیمی میشوند. در این خانه افراد زیادی زندگی می نمایند. که هر کدام ساز خود را میزنند. در گوشه و کنار حیاط خانه آت و آشغال و وسایل دورریز زیادی به چشم میخورد و در یکی از اتاقهای محقر آن زنی معتاد ساکن است. اتاق پررفت و آمد می باشد. اما اسباب زیادی ندارد، یک دست رختخواب در گوشه اتاق، چند پشتی و فرش و پردهای چرکمرده کل دارایی این زن است، در و دیوار اتاق از تصویر بازیگران قدیمی سینما پوشیده شده و پنجره کوچک و خاکگرفته آن اجازه نمیدهد نور زیادی از بیرون به اتاق بتابد.
شاید این صحنه همان وضعیت اسفناک و بینظمی باشد که یک فرد معتاد برای زندگی خود رقم خواهد زد.
خانه لیلا حاتمی
این خانه آجری متعلق به زنی زنده و پرشور می باشد. پنجرههای خانه همیشه باز است و چراغهای آن همیشه روشن. او زنی پرنشاط و از فرنگبرگشته است که توانسته خلوت مرد خاموش قصه را بر هم بزند، او را از لاک خود بیرون بکشد و روح تازهای به جان او بدمد. فضای بیرونی خانه از گل و گیاه مملو است و زندگی در آن جریان دارد. هرچند فیلمبردار با حساسیتی عجیب و به شکلی خلاقانه سعی میکند تا از دکوراسیون داخلی خانه این زن هیچ تصویری به بیننده نشان ندهد.
«چیزهایی هست که نمی دانی» فیلمی کمصحنه و جذاب است. که تعریف و مدل تازهای از سینمای روشنفکرانه را ارائه می نماید. کارگردان فیلم (فردین صاحبالزمانی) که خود تجربه طراحی صحنه را نیز دارد. به جای خلق صحنههای اکشن و پرخرج و یا دکوراسیونهای عجیب و غریب، با رنگآمیزی دقیق و صحنهپردازی هوشمندانه فضای واضحی از پیله تنهایی قهرمان قصه درست می کند. به گونهای که شاید در کمتر فیلمی چنین وسواس و سلیقهای را دیده باشیم.